هواس = هئوسروه (کی خسرو)

هسروه همان هوزروا ( hozrova )در اوستا است یا همان خسرو و یا کسری استبعضي از اين نام ها همان نام هايي هستند كه در اوستا از آنها به عنوان كساني نام برده شده است كه فر ايزدي و يا فر كياني را همراه خود داشته اند  مانند : هواس ، هَسِروه(حسرو ) ، ...
هٌواسْ ؛ همان (هئوس و يا هئوسروه ) يا خسرو در زبان امروزي است كه يكي ديگر از كلمات( به صورت اسم ) اوستايي است كه تا امروز پايدار مانده است و مورد استفاده در نامگذاري قرار مي گيرد.
ادامه نوشته

چهار تاقی ( چوار )

  گوری به شکل آتشگاه=خان پری ( مهرگان کده)
پايداري و اصرار در پايداري اين رسوم و افكار در نتيجه وجود آنها در زمانهاي قبل بوده است كه ممكن است زاييده افكار منطقه اي يا زاييده ارتباط مردم منطقه با سرچشمه شروع افكار ايرانی و يا حتي افكاري كه زرتشت آنها را اصلاح كرد ، بوده باشد ، می توان در نظر گرفت ایجاد چهار تاقی و یا همان چوار و یا ایجاد سازه هایی شبیه آتشگاه بر روی گورهای درگذشتگان در ایران غربی یک نمونه از تاثیر عقاید زرتشتی برای آرامش روح درگذشتگان  بوده  و ......


گوری به شکل آتشگاه= خان پری ( کهن شهر مهرگان کده)

ادامه نوشته

پل نماد الهه آب ( آناهیتا )

پل گاو میشان: دوره ساسانی ( کهن شهر مهرگان کده )
اسم پل معروف گاوميشان( گئو ميشان) مربوط به دوره ساساني بر روي رودخانه سيمره  هم نشات گرفته از اعتقادات مزدیسنی و سرچشمه آن آناهيتا است ، چون آناهیتا الهه آب و زندگانی بوده و آنچه این باور را بیشتر می کند اینکه آناهیتا دارای هزاران رود و رودخانه می باشد که در همه سرزمین ایران ویج و بخصوص ایران غربی جاری بوده اند ...

ادامه نوشته

لیسک آفتاو ( lisk aftav=شعاع  نور خورشید)


سفالینه : نقش هور( خورشید)، کهن شهر مهرگان کده
آثار و نشانه هاي  پرستش ياوران مزداه ( امشاسپندان ) و ايزداني كه در اطراف آنها بوده اند ويا ايزداني كه در گرد مهر (ميترا) بوده اند و مربوط به دوره هاي قبل از زرتشت مي باشد ، در كنار سيمره ديده مي شوند ، هنوز نشانه هايي از پرستش مهر ( خورشيد) در منطقه وجود دارد ، مثلاً : قسم خوردن به انوار آفتاب : « قسم به ليسك ( شعاع نور ) آفتاو=  » كه خود اين عمل آفتاب پرستي نيست و منظور نور خورشيد است كه بدون آن زندگي ممكن نيست و همه جا به سردي مي گرايد......

ادامه نوشته

هنجیدنhanjedan=( تکه تکه کردن)

( عکس : کهن شهر مهرگان کده)
واژه هنجیدن در متون باستانی ایران  از جمله کارنامه اردشیر...

ادامه نوشته

پت(  pet )= بینی

 واژه ای اوستایی در کنار رودخانه گاماسی( سیمره !!) که قدمت آن برابر 3400 سال است یعنی حداقل معادل با زمان زندگی زرتشت در 1400 پیش از میلاد. در زمان ساسانیان با توجه به اینکه دین زرتشتی دین رسمی کشور می شود و  یک واژه ی دینی زرتشتی می باشد مورد استفاده قرار گرفته است و تا کنون باقی مانده است ...

ادامه نوشته

کهن شهر مهرگان کده


ماداکتو ، مهرگان کده ، صیمره( سیمره )!! ، دارا شهر ( دره شهر ) یکی از کهن ترین شهرهای جهان باستان است وسعت این کهن شهر ایران باستان به بیش از 200 هکتار می رسد.و از لحاظ وسعت وسیع ترین شهر باقی مانده از ایران باستان است  قدمت این شهر به  اندازه شهر های شوش و انشان و همدان است  هرچند مانند شوش و همدان جایگاهی نداشته است ولی منابع آب و  وسعت سرزمینی خاک برای کشاورزی  و جلوه های طبیعی( ژئو توریسم )،  و آثار باقی مانده از آن جایگاهی بالاتر از این کهن شهر ها را برای مهرگان کده  می توان تصور کرد....

ادامه نوشته

واژه های کهن در مهرگان کده


  یکی از واژه ها در كنار سيمره  كلمه مَس مي باشد « مَس ، در اوستا به صورت مَس و مَسنگه آمده ، به معني بزرگ[1] و رییس » است كه در زبان محلي به معني چاق و بزرگ مي باشد  و در اصل چاق معنی ظاهری بزرگ می باشدو ديگر كلمه مورد استفاده  « پس يا پسو   » كه  به معني گوسفند و يا گله گوسفند مي باشد هرچند دیاکانف آن را به معنی چهاپایان و بخصوص اسب می داند ولی معنی آن یعنی گوسفند خلاف آنچه می باشد که دیاکانف بیان میکند  و ديگري : « ور كردن = پوشيدن در زبان اوستايي به صورت ورنه و به معناي پوشانيدن و فرش كردن مي باشد كه همين كلمه در زبان پهلوي به صورت ور مي باشد[2] » كه به معني به تن كردن است


[1] - اُرانسکی ، ونديداد ، رضی ،  صص848 ، 717

[2] - همان كتاب ، ص898

مهرگان کده در متون تاریخی

مهرگان کده  در زبان پهلوی  یعنی خانه میترا [1].


ادامه نوشته

نقد کتاب داریوش و پارس ها والتر هینتس  چهار

د- دیگر ایراد در صفحه 200 آمده است :

والتر هینتس می گوید : در کتیبه شوش از عیلامی ها نامی برده نشده است به دلیل اینکه آنها قابل توجه نبوده اند و یا لایق نبوده اند

ولی آنچه مهم است اینکه خود کاخ را داریوش در قلب خدایان دشت ( عیلام ) ساخته است و آنچه هینتس از آن گذشته اینکه شاهان هخامنشی قبل از داریوش ( به جز کمبوجیه ) خود را شاه انشان می نامیده اند یعنی لقبی که شاهان عیلام قبل از انجطاط کامل آن را برای خود نگه داشته بودند و یک نکته دیگر اینکه ممکن است همین لقب شاهنشاه( شاه انشان ) برای عیلامی ها در کتیبه کسب اعتبار کرده باشد همان طوری که انشان با این لقب در مقابل شوش کسب اعتبار کرده بود و...

ادامه نوشته

نقد کتاب داریوش و ژارس ها نوشته والتر هینتس ( سه )

ج- والتر هینتس در صفحه ی 216 می نویسد :

در ستونی در مصر مربوط به 496 ق.م از سکاهای اروپایی دیگر نام برده نشده ، شاید (داریوش )نگران بوده است که اهالی مصر در پنهان به او بخندند!!

گفتن این جمله در حق داریوش بزرگ نادرست می باشد شاید هینتس فراموش کرده باشد که خود داریوش در کتیبه بیستون به اهورا مزدا سوگند یاد کرده است که : « کارهایی من کرده ام که اگر گفته شود دروغ پنداشته شود » در ثانی داریوش نباید نگران این گونه موارد بوده باشد چه آنچه او انجام داده و یا نوشته درست بوده است و اگر داریوش دروغ می گفت آیا خود هینتس نمی گفت چرا داریوش با همه ی این قدرت چرا دروغ گفته است؟

ادامه نوشته

نقد کتاب داریوش و پارسها   نوشته والتر هینتس (دو)

ب- ايرادي ديگر كه بر والتر هينتس وارد است اينكه :در ص 246 مي نويسد؛ داريوش در كتيبه مزارش در نقش رستم خود را چنين معرفي ميكند« شاه بزرگ ، شاه شاهان ، شاه سرزمين هاي گوناگون ، شاه سراسر اين سرزمين ، پسر ويشتاسب ، يك هخامنشي ، يك پارسي ، يك پسر پارسي ، يك ايراني ، از نسل ايرانيان ».

و بعد ادامه مي دهد :بدون ترديد در اينجا روح ملي گرايي داريوش است كه به عنوان يك پارسي بين اقوام ايراني متظاهر مي شود ، گر چه خود را در متن اصلي آريا مي نامد ولي منظورش آريا به مفهوم اصطلاح امروزي آن نيست ، مثلاً هندي ها بنا به مفهوم فعلي اصطلاح آريا ، آريا به شمار مي روند از نظر داريوش آريا نيستند.

ادامه نوشته

مهرگان کده در منابع کهن

یکی از قدیمی ترین منابع که تایید کننده نام مهرگان کده می باشد  که در منابع بعد از دوره ساسانی از آن به عنوان !! صیمره و یا سیمره نام برده شده است جغرافیای  موسی خورناسی( خورنی ) می باشد که در آن می نویسد :در 447 میلادی مبلغان مسیحی در این شهر به تبلیغ دین مسیح پرداخته اند
یعنی در حدود 200 سال قبل از حمله عرب

نقد کتاب داریوش و پارسها   نوشته والتر هینتس یک


اين كتاب در بعضي موارد از حافظه افسانه اي ياري جسته و ضمن استفاده از  منابع مهمي چون كتاب هاي عهد عتقيق و كتب يوناني باستان از جمله هرودوت و كتزياس و... مطالبي را استفاده نموده است كه ممكن است هرگز اتفاق نيافتاده باشند و بر حسب حدس و گمان و حالات رواني كه ممكن است براي يك شنونده امروزي نيز اتفاق بيافتد ، نظريه خود را كامل كرده است. براي نمونه  چند اتفاق كه مربوط به دوران كوروش و داريوش و كمبوجيه مي باشد را تجزيه و تحليل مي كنيم :

ادامه نوشته

یشت های سیمره

  مهم اين است كه روايات ساساني و يا قطعات اوستايي و يا انديشه هاي زرتشتي كه به صورت سينه به سينه نقل مي شده است در اثر تنگنا و يا فشارهاي سياسي و...و يا شايد هم با همين آهنگ ها ترنم مي شده اند... نمي توانسته اند به صورت عادي مورد استفاده قرار گيرند و به اين صورت به ناچار در قالبي ديگر و به صورتي بيان شده اند كه علاوه بر اينكه حاوي انديشه هاي زرتشتي باشد ، به صورت دو پهلو هم داراي مضامين عاشقانه نيز هستند و يا اينكه بهتر است گفته شود ؛ انديشه هاي زرتشتي به صورت عاشقانه درآمده اند

ادامه نوشته

بگ

كسر یک ششم (دانگ) يا( اويول  ) با وجود گذشت قرنها كه تا امروز دوام آورده است هنوز يكي از معيارهاي تقسيم زمين كشاورزي و يا استفاده از زمين كشاورزي در بين مردم منطقه سيمره است , با وجود اينكه در سيستم بين المللي تقسيم مساحت بر حسب متر مربع    ساده ترين روش تقسيم ميباشد و يا با وجود معيارهاي درجه دوم ديگر ، مانند هكتار و خروار.

  

ادامه نوشته

بیور

یکی از واژه های کهن که می توان آن را به دوران کهن ایران( دوران پیشدادیان) منسوب دانست واژه بیور می باشد بیور به معنی فراوان می باشد و در اصل لقب دهاک و یا ضحاک ٰبیور اسب بود یعنی کسی که فراوان اسب دارد و در معنی آن را وقتی بکار می برند که کسی رنج فراوان برده باشد و نتیجه ای برای او نداشته باشد که در این صورت می گوید رنج بیور و یا رنج فراوان .دهاک که دارای ده عیب (اک) بود دارای ۱۲۰۰۰ هزار اسب بود و یا دارای فراوان اسب بود و همین عدد۱۲۰۰۰ خود ریشه در عقاید زروانی دارد که عمر جهان را ۱۲۰۰۰ سال می دانستند

مهرگان کده در یک نگاه دیگر

در بين مردم منطقه رودخانه سيمره(گاماساب ،سيمره ، كرخه) آداب و رسومي پابرجا هستند كه با توجه به متون تاريخي از جمله هرودت مشهور به پدر تاريخ  ، حداقل مربوط به دوره هخامنشي هستند و چون دوره پارسي ادامه دوره مادي و ايلامي  است ، اين فرهنگها و آداب و رسوم  ريشه در سه هزار(3000) سال قبل از ميلاد دارند كه نسل به نسل حفظ شده  و به ما انتقال داده شده است كه مسلماً تغييرات سياسي در تغيير سطحي رسوم اوليه حاكم بر ايران غربي دخيل بوده است ...

ادامه نوشته

سخو ( ستو ) و یا استخوان

یکی از واژه های کنار سیمره ، واژه سخو و یا ستو ایران باستان می باشد که برگرفته از ستودان به معنی استخوان دان و یا همان دخمه در ایران باستان می باشد  

ادامه نوشته

دهقان( دیهگان) و کشاورز

از زماني كه ايجاد مواد اضافي در 5000 سال ق.م راه تجارت را در عرصه بين المللي باز كرد نياز به كشاورز و انتقال او به حالت روستايي احساس شد و كشاورز قرباني توسعه طلبي ملوك الطوايف خودسر شد ، ملوك الطوايف براي اين درگيري نابرابر طبقاتي نيروي سوم خود يعني دهقانان را وارد ميدان كردند...

ادامه نوشته