چهار تاقی ( چوار )
پل نماد الهه آب ( آناهیتا )
لیسک آفتاو ( lisk aftav=شعاع نور خورشید)
سفالینه : نقش هور( خورشید)، کهن شهر مهرگان کده
هنجیدنhanjedan=( تکه تکه کردن)
واژه هنجیدن در متون باستانی ایران از جمله کارنامه اردشیر...
پت( pet )= بینی
کهن شهر مهرگان کده
ماداکتو ، مهرگان کده ، صیمره( سیمره )!! ، دارا شهر ( دره شهر ) یکی از کهن ترین شهرهای جهان باستان است وسعت این کهن شهر ایران باستان به بیش از 200 هکتار می رسد.و از لحاظ وسعت وسیع ترین شهر باقی مانده از ایران باستان است قدمت این شهر به اندازه شهر های شوش و انشان و همدان است هرچند مانند شوش و همدان جایگاهی نداشته است ولی منابع آب و وسعت سرزمینی خاک برای کشاورزی و جلوه های طبیعی( ژئو توریسم )، و آثار باقی مانده از آن جایگاهی بالاتر از این کهن شهر ها را برای مهرگان کده می توان تصور کرد....
واژه های کهن در مهرگان کده
مهرگان کده در متون تاریخی
نقد کتاب داریوش و پارس ها والتر هینتس چهار
د- دیگر ایراد در صفحه 200 آمده است :
والتر هینتس می گوید : در کتیبه شوش از عیلامی ها نامی برده نشده است به دلیل اینکه آنها قابل توجه نبوده اند و یا لایق نبوده اند
ولی آنچه مهم است اینکه خود کاخ را داریوش در قلب خدایان دشت ( عیلام ) ساخته است و آنچه هینتس از آن گذشته اینکه شاهان هخامنشی قبل از داریوش ( به جز کمبوجیه ) خود را شاه انشان می نامیده اند یعنی لقبی که شاهان عیلام قبل از انجطاط کامل آن را برای خود نگه داشته بودند و یک نکته دیگر اینکه ممکن است همین لقب شاهنشاه( شاه انشان ) برای عیلامی ها در کتیبه کسب اعتبار کرده باشد همان طوری که انشان با این لقب در مقابل شوش کسب اعتبار کرده بود و...
نقد کتاب داریوش و ژارس ها نوشته والتر هینتس ( سه )
ج- والتر هینتس در صفحه ی 216 می نویسد :
در ستونی در مصر مربوط به 496 ق.م از سکاهای اروپایی دیگر نام برده نشده ، شاید (داریوش )نگران بوده است که اهالی مصر در پنهان به او بخندند!!
گفتن این جمله در حق داریوش بزرگ نادرست می باشد شاید هینتس فراموش کرده باشد که خود داریوش در کتیبه بیستون به اهورا مزدا سوگند یاد کرده است که : « کارهایی من کرده ام که اگر گفته شود دروغ پنداشته شود » در ثانی داریوش نباید نگران این گونه موارد بوده باشد چه آنچه او انجام داده و یا نوشته درست بوده است و اگر داریوش دروغ می گفت آیا خود هینتس نمی گفت چرا داریوش با همه ی این قدرت چرا دروغ گفته است؟
نقد کتاب داریوش و پارسها نوشته والتر هینتس (دو)
ب- ايرادي ديگر كه بر والتر هينتس وارد است اينكه :در ص 246 مي نويسد؛ داريوش در كتيبه مزارش در نقش رستم خود را چنين معرفي ميكند« شاه بزرگ ، شاه شاهان ، شاه سرزمين هاي گوناگون ، شاه سراسر اين سرزمين ، پسر ويشتاسب ، يك هخامنشي ، يك پارسي ، يك پسر پارسي ، يك ايراني ، از نسل ايرانيان ».
و بعد ادامه مي دهد :بدون ترديد در اينجا روح ملي گرايي داريوش است كه به عنوان يك پارسي بين اقوام ايراني متظاهر مي شود ، گر چه خود را در متن اصلي آريا مي نامد ولي منظورش آريا به مفهوم اصطلاح امروزي آن نيست ، مثلاً هندي ها بنا به مفهوم فعلي اصطلاح آريا ، آريا به شمار مي روند از نظر داريوش آريا نيستند.
مهرگان کده در منابع کهن
نقد کتاب داریوش و پارسها نوشته والتر هینتس یک
اين كتاب در بعضي موارد از حافظه افسانه اي ياري جسته و ضمن استفاده از منابع مهمي چون كتاب هاي عهد عتقيق و كتب يوناني باستان از جمله هرودوت و كتزياس و... مطالبي را استفاده نموده است كه ممكن است هرگز اتفاق نيافتاده باشند و بر حسب حدس و گمان و حالات رواني كه ممكن است براي يك شنونده امروزي نيز اتفاق بيافتد ، نظريه خود را كامل كرده است. براي نمونه چند اتفاق كه مربوط به دوران كوروش و داريوش و كمبوجيه مي باشد را تجزيه و تحليل مي كنيم :
یشت های سیمره
بگ
كسر یک ششم (دانگ) يا( اويول ) با وجود گذشت قرنها كه تا امروز دوام آورده است هنوز يكي از معيارهاي تقسيم زمين كشاورزي و يا استفاده از زمين كشاورزي در بين مردم منطقه سيمره است , با وجود اينكه در سيستم بين المللي تقسيم مساحت بر حسب متر مربع ساده ترين روش تقسيم ميباشد و يا با وجود معيارهاي درجه دوم ديگر ، مانند هكتار و خروار.
بیور
یکی از واژه های کهن که می توان آن را به دوران کهن ایران( دوران پیشدادیان) منسوب دانست واژه بیور می باشد بیور به معنی فراوان می باشد و در اصل لقب دهاک و یا ضحاک ٰبیور اسب بود یعنی کسی که فراوان اسب دارد و در معنی آن را وقتی بکار می برند که کسی رنج فراوان برده باشد و نتیجه ای برای او نداشته باشد که در این صورت می گوید رنج بیور و یا رنج فراوان .دهاک که دارای ده عیب (اک) بود دارای ۱۲۰۰۰ هزار اسب بود و یا دارای فراوان اسب بود و همین عدد۱۲۰۰۰ خود ریشه در عقاید زروانی دارد که عمر جهان را ۱۲۰۰۰ سال می دانستند
مهرگان کده در یک نگاه دیگر
سخو ( ستو ) و یا استخوان
دهقان( دیهگان) و کشاورز
از زماني كه ايجاد مواد اضافي در 5000 سال ق.م راه تجارت را در عرصه بين المللي باز كرد نياز به كشاورز و انتقال او به حالت روستايي احساس شد و كشاورز قرباني توسعه طلبي ملوك الطوايف خودسر شد ، ملوك الطوايف براي اين درگيري نابرابر طبقاتي نيروي سوم خود يعني دهقانان را وارد ميدان كردند...